ما انسانها به عنوان موجوداتی اجتماعی، زمانی میتوانیم شکوفا شویم که با دوستان، اعضای خانواده، همکاران و دیگران تعاملات مثبتی داشته باشیم. این شکوفایی در شخص، موجب افزایش اعتماد به نفس، اطمینان و دلگرمی و در نهایت خلاقیت و انرژی زیاد میشود. این ارتباطات درست و باکیفیت موجب رشد ما میشوند؛ برای مثال گفتوگوی دوستانهی شما و همکارانتان در مورد بازی فوتبال شب گذشته میتواند کسالت و خستگی صبح شما را از بین ببرد و انگیزه و نشاط را جایگزین آن کند.
باربارا فردریکسون به عنوان یکی از پیشگامان جنبش روانشناسی مثبت میگوید: پیش نیاز رشد و کامیابی شخصی و حرفهای افراد، روابط باکیفیت و درست است. همین موضوع برای سازمانهایی که قصد دارند با طرحهای نوآورانه رشد کنند نیز صادق است. چراکه چنین سازمانهایی به وجود افراد پرانرژی و خلاق نیاز دارد. کارمندانی که روابط بهتری با دیگران برقرار کنند و از انگیزه و خلاقیت بیشتری برای یادگیری مهارتهای جدید برخوردار باشند.
مدیر یا رهبر یک سازمان باید بداند که اگر افراد ارزش کار خود را بدانند، انگیزهی بیشتری برای ادامه کار خواهند داشت. چراکه کارمندان و شرکتها زمانی سود میبرند که کارهایشان با اهمیت تلقی شود. ایجاد حس شادی و رضایت در کامندان، انگیزهی باطنی آنان را در کار افزایش میدهد و حتی ممکن است تاثیری مثبت بر کارکنان در بیرون از شرکت نیز داشته باشد. مدیر یک سازمان باید بتواند هویت مثبت کارمندان خود را پرورش دهد. هویت مثبت یعنی داشتن یک حس خوب نسبت به خود؛ چنین حسی باعث میشود افراد با شادی و تمرکز بیشتری کار کنند و در نهایت عملکرد بهتری داشته باشند.
کارمندان نیاز دارند تا در محیط کاری مثبتی که عاری از هرگونه بیاحترامی، بیادبی و رفتار نامناسب است، در مسیر رشد و شکوفایی قدم بردارند. لحظهای از زندگیتان را تصور کنید که احساس میکردید در اوج سرزندگی هستید؛ این لحظه، «لحظهی شکوفایی» است. لحظهای که با حس یادگیری و رشد شناخته میشود. شکوفایی دارای منافع زیادی از جمله:
• افزایش سطح رضایت شغلی
• خلاقیت و ایجاد جرئت در کارمندان
• لذت بردن از کار کردن
• شکوفایی
• ترقی و جلوگیری از ابتلا به افسردگی ذهنی
دنی میرز، مالک 27 رستوران در شهر نیویورک، موفقیت خود را مدیون تاکید بر نزاکت در محل کار میداند. به طوری که اگر یکی از سرآشپزها به دیگری بیاحترامی کند، باید رفتار خود را تغییر دهد، در غیر اینصورت بی تردید اخراج خواهد شد.
طراحی شخصی کارها متناسب با مهارتها، موجب خشنودی بیشتر و عملکرد بهتر کارمندان میشود. طراحی کار خود به این معناست که کارمند نحوهی انجام کارهای خود در شرکت را برای هماهنگی با احساسات، ارزشها و مهارتهای خود، شخصی سازی کند. مطالعات در این زمینه، حاکی از آن است که کارمندان چنین شرکتهایی کمتر غیبت کرده و به طرز قابل توجهی بهتر عمل میکنند.
مدیر یا رهبر یک سازمان باید بتواند کارمندان خود را به شرافت تشویق کند. شرافت موجب ارتقا روحیه و بهرهوری خواهد شد. یکی از مهمترین ویژگیهای یک کارمند عالی، شرافت او است که معمولا توسط شرکتها نادیده گرفته میشود. خصوصیات شریفی مانند حقشناسی، صداقت، عشق و بخشش، موجب حس تعهد، خوشحالی و سازندگی در کامندان و همچنین موجب ارتقا عملکرد سازمان میشود. به عنوان مثال، شرکت اپل در دهه هشتاد میلادی با هدف « هرفرد، یک کامپیوتر» قصد داشت کاری کند که هرکسی بتواند لذت استفادهی مفید از کامپیوتر را تجربه کند. این هدف هیجان انگیز موجب افزایش انگیزه و تلاش کارمندانش شد.
با توجه به وجه اشتراک نلسون ماندلا، ماهاتما گاندی و مارتین لوترکینگ متوجه خواهید شد که آنها رهبران بااخلاقی بودند که محترمانه و عادلانه رفتار میکردند. مهمتر اینکه، آنها تلاش میکردند تا پیروان خود نیز چنین رفتاری داشته باشند. امروزه، در فضای کسبوکار، رهبران با اخلاق ضمن ایجاد حس مفید بودن و ارزش داشتن، موجب رضایت و عملکرد بهتر کارمندان خود میشوند. اخلاق گرایی در رهبر مجموعه اصل بسیار مهمی است؛ چراکه مردم رفتار رهبرانشان را تکرار میکنند.
در کل اگر رهبران و مدیران بدانند چگونه باید با عوامل انسانی نظیر احساسات برخورد کنند، میتوانند شاهد کارایی بیشتر کارمندان خود و عملکرد بهتر سازمان باشند. این اصل نه تنها مزیت رقابتی مهمی برای شرکتها قلمداد میشود، بلکه باعث خوشحالی و رضایت بیشتر کارمندان میگردد.
کتاب چگونه رهبر مثبتی باشیم، سعی در ایجاد یک تحول بنیادین با نتایجی خوشایند در شیوهی مدیریت یک سازمان دارد. تغییراتی که از نظر نویسندگان، گرچن اسپریتزر و جین داتون، میتواند تاثیرات مثبتی در زندگی شخصی و کاری مدیر، کارمندان و به طبع آن در خانوادهی آنها و در نهایت در کل جامعه داشته باشد. از همین رو در این کتاب چگونگی دستیابی به این امور را توضیح دادهاند و به تمام رهبران شجاعت لازم برای اعمال این تغییرات را میدهند.
این کتاب برای مدیران منابع انسانی، مدیران اجرایی و رهبران گروههایی با اهداف متفاوت و حتی افرادی که میخواهند به اطرافیان خود انگیزه بدهند و کسانی که میخواهند از تمام ظرفیت تیم کاری خود بهره ببرند و اشخاصی که میخواهند در جنبههای مختلف زندگی، شادتر و کاراتر باشند مفید واقع شود.