اکثر کسانی که در زمینه مدیریت تحصیل یا مطالعه کردن مدل پروفسور بروس تاکمن در زمینه توسعه تیم که مراحل تیم سازی رو به پنج مرحله شکلگیری، درگیری، انسجام، بهرهوری و فروپاشی تقسیم میکنه رو میشناسن اما کمتر کسی هست که به زیبایی کارگردان شهیر آمریکایی استیون سودربرگ این مدل رو به تصویر کشیده باشه. یازده یار اوشن فیلم سرگرمکننده، خوشساخت و پرپازیگریه که داستان انتقام یک دزد باهوش از سرمایهداری رو نشون میده که در یک رقابت عشق از اون شکست خورده. دنیل اوشن با بازی #جرج_کلونی که تازه از زندان آزاد شده تصمیم میگیره کل سرمایه سه هتل و کازینو که در یک گاوصندوق فوقامنیتی ذخیره شده رو بدزده و برای این کار نیاز به یک تیم خوب داره.
اوشن به عنوان رهبر تیم در مرحله شکلگیری اعضا تیم رو با توجه به ویژگیهای مشخص انتخاب میکنه. هر کدوم از اعضا مهارت ویژهای دارن که مشخصا مسئلهای ضروری رو حل و فصل میکنه و هیچ کس بیفایده یا بیکار نیست. در این مرحله بهگزینی و آشناسازی تیم هم جذابه و هم آموزنده.
در مرحله درگیری شاهد این هستیم که همه اعضا از جمله رهبر تیم، علیرغم تواناییهای خارقالعاده، نقطه ضعفهایی هم دارن و شکلگیری تعارضات هم قطعیه اما رهبری با تعیین اهداف، سهم افراد و وظایف تا حد زیادی سعی میکنه تعارضات رو حل و فصل کنه.
حالا وقت انسجامه و روحیه کار تیمی خودشو نشون میده و هدف نهایی برای همه مشخص شده. اینجا یک رابطه عاطفی قوی شکل میگیره اما نکته قابل تامل اینه که این رابطه مانع از طرح مسائل و تعارضات جدید نمیشه حتی اگه محل تعارض خود رهبر تیم باشه.
تو مرحله بهرهوری اعضا تیم به نهایت خودآگاهی خودشون رسیدن و میتونن حتی مستقل تصمیم بگیرن و عمل کنن. اینجا دیگه چندان فرصتی برای مخالفت نیست و تیم باید روی هدف نهایی و طرح موجود متمرکز بشه. نکته مهم اینه که هر کدوم از اعضا تیم باید مهارتهای لازم رو بدست آورده باشه تا اینجا. تو این مرحله با کمی شانس و در صورتی که اتفاق غیرمنتظرهای نیفته هدف نهایی محقق میشه و وقت فروپاشی میرسه.
بعضی از متون این مرحله رو عزاداری نامگذاری کردن و سکانس پایانی فیلم به خوبی این مرحله باشکوه رو نشون میده. تیم ها هم مثل خیلی چیزهای دیگه دنیا چرخه عمر محدودی دارن و روزی باید به جدایی و فروپاشی تن بدن. این مرحله اگه چه پایان عمر تیم محسوب میشه اما برای پایداری ثمرات تیم سازی ضروریه. تیم هایی که بر تداوم ابدی تاکید دارن معمولا خودشون رو به شکل بدتری نابود میکنن. از دل این مرحله رهبران آینده بیرون میان و پایه ها برای تیم سازی های آینده برافراشته میشه.
همه آنچه گفته شد رو می تونید تو فیلم ببینید اما یک سوال جدی در پایان که شاید درس مهمی از سینما برای ما باشه باقی میمونه. چرا خیلی از فیلم های موفق و جذاب دنیا در زمینه تیم سازی و رهبری موضوعشون گانگستری یا جنگیه؟ هدف این تیم ها مرگ و زندگی رو رقم میزنه و شاید نکته همین باشه، کسی که اقدام به تیم سازی و رهبری میکنه باید اهمیتی به اندازه مرگ و زندگی برای اون قائل باشه.
[aparat id=’vL8Ph’]