به گفته نائب رئیس کمیسیون نرم افزار:
بحران منابع انسانی در شرکتهای نرمافزاری جدی است
رضا کرمی عضو سازمان نظام صنفی رایانهای عنوان کرد که کمبود نیروی انسانی آماده به کار در اثر تشدید مهاجرت، کاهش سطح کیفی و شایستگی نیروهای جویای کار، افزایش بیرویه دستمزدها و افزایش تحرک شغلی و کاهش نرخ ماندگاری نیروی انسانی از مهمترین عوامل فشار بر شرکتهای کوچک و متوسط نرمافزاری در ایران است.
به گزارش اچ.آر مدیا، وی گفت :«هر چند آمار و اطلاعات دقیقی در داخل کشور در دسترس نیست ولی این وضعیت با افزایش مشکلات اقتصادی و وضعیت تورم و … به دلیل بحرانهای جهانی بر ایران هم تاثیر داشته است».
کرمی افزود: «چند روند در ایجاد این وضعیت مؤثر بوده است. اول اینکه عرضه و تقاضای بینالمللی نیروی کار متخصص در حوزه نرمافزار باعث تشدید جریان مهاجرت شده است. البته این جریان از حدود ۲۰ سال پیش کمابیش به صورت مداوم وجود داشته ولی در چند سال اخیر به علت توسعه دورکاری، آسان شدن تبادلهای بینالمللی و تغییر سیاستها و قوانین مهاجرت در کشورهای غربی، تسهیل و تسریع شده و ابعاد خارقالعادهای پیدا کرده است».
نائب رئیس کمیسیون نرم افزار خاطر نشان کرد: «چون سطح مورد انتظار دستمزدها افزایش یافته و شرکتهای کوچک و متوسط از عهده تأمین دستمزدها برنمیآیند، در مقابل شرکتهای بزرگتر که نوعاً حساسیت چندانی نسبت به هزینهها و حاشیه سود اقتصادی خود ندارند، مثل شرکتهای وابسته به بانکها و گروههای اقتصادی بزرگ، با افزایش حقوقها، نیروها را از شرکتهای SME جمع میکنند و مسائلی مثل دورکاری، تغییرات فرهنگی و نسلی، افزایش شرکتهای نوپا (استارتآپ) و … هم در افزایش تحرک نیروی انسانی و کاهش ماندگاری نیروها اثر مضاعف داشتهاند».
این مقام مسئول به تشریح دیگر عوامل تاثیرگذار بر این بحران پرداخت و گفت: «دولت و شرکتهای بزرگ، وابسته به دولت و حاکمیت است. یعنی مدل کسبوکار اکثر شرکتهای نرمافزاری ما مبتنی بر الگوی B۲B شکل گرفته است. در این وضعیت وقتی در بازار کار (ورودی) به دلیل تشدید رقابت، دستمزدها به نحو غیرطبیعی بالا میرود و در بازار محصولات و خدمات نرمافزاری (خروجی) محدودیتهای قانونی و اصطکاک بازار مانع از افزایش متناسب بهای خدمات میشود، این شرکتها با عدم تعادل و موازنه بین درآمد و هزینه مواجه میشوند که یا به زیاندهی و نهایتاً تعطیل بنگاهها میانجامد و یا در هر صورت با کاهش حاشیه سود، انگیزههای اقتصادی فعالیتها و بهویژه نوآوری در شرکتهای نرمافزاری را کاهش میدهد. علاوه بر این گردش بالای نیروی انسانی، هزینههای آموزش و سربار را هم افزایش میدهد. شاید در شرایط عادی ورشکست شدن تعداد معدودی از شرکتها و خروج آنها از بازار امری عادی و ناشی از منطق فعالیتهای اقتصادی تلقی شود ولی وقتی این مشکل عمومی شد، تبعات منفی برای جامعه خواهد داشت و دامنه بعضی از این تبعات ممکن است ملی باشد».
وی در این میان به نقش سازمان نظام صنفی رایانهای بر کنترل این بحرانها تاکید داشت. کرمی گفت: «اولین و مؤثرترین اقدام این است که نظام معینی برای تولید آمار و اطلاعات صحیح از وضعیت بازار کار و نیروی انسانی ایجاد شود. یکی از مهمترین کارکردهای نهادهای صنفی و کارفرمایی، تولید آمار و اطلاعات صحیح از وضعیت منابع مشترک اعضا است، یعنی کاری که از تکتک شرکتها ساخته نیست. الان تحلیلهای ما از وضعیت نیروی انسانی صنعت بیش از آنکه متکی به آمار و ارقام عینی و صحیح باشد، متکی به مشاهدات و اطلاعات پراکنده از اینجا و آنجا است، چون نه دولت و نه نهاد صنفی در این زمینه چیزی برای ارائه ندارند. سازمان باید این وظیفه را جدیتر بگیرد. همچنین از سازمان نظام صنفی رایانهای انتظاری که میرود این است که حاکمیت و نهادهای سیاستگذار را در مورد خطری که ادامه روند فعلی در تضعیف شرکتهای کوچک و متوسط از نظر بنیه نیروی انسانی، متوجه امنیت و پایداری اقتصاد و حکمرانی کشور میکند، آگاه کند. نظام قیمتگذاری خدمات و محصولات نرمافزاری باید متناسب با افزایش دستمزدهای پایه تغییر کند و این در مجموع، مسئولیت سازمان نصر است. هر چند اصلاح تعرفههای سالانه اقدام لازمی در این زمینه است، اما این اقدام کافی نیست».