به گزارش خبرنگار ایلنا به نقل از نشریه تایمز، اعضای اتحادیه کارمندان شرکت آلفابت (گوگل) در هفتههای آغازین سال ۲۰۲۳ میلادی، در پاسخ به اخراجهای خود که تا پایان بهار ادامه خواهد داشت، تجمعی را در خارج از دفتر Google در نیویورک برگزار کردند.
شرکت مادرتخصصی گوگل آلفابت به عنوان بزرگترین شرکت اینترنتی جهان در ماه میلادی گذشته اعلام کرد که حدود ۱۲ هزار کارمند و کارگر در فرصتهای شغلی مختلف را در سراسر جهان با استناد به واقعیتهای اقتصادی این شرکت تعدیل میکند.
هفته گذشته کارمندان اخراجی و برخی نیروهای شاغل دیگر گوگل در نیویورک به اعتراض در مقابل دفتر این شرکت آمده و تهدید به اعتصاب و شکایت کردند.
یک ایمیل در نیمههای شب، تمام چیزی است که لازم است تا یک کارمند گوگل بداند که از فردا ناگهان نباید سر کار حاضر شود. چند دقیقه بعد، نیروی گوگل آلفابت از صندوق ورود به حساب کاربری شرکت خارج میشود و کارت کلید اداری وی دیگر کار نمیکند؛ به همین سادگی!
هیچ ارتباطی از طرف رئیس بخش کارمندان با کارمند اخراجی برقرار نمیشود تا وی بفهمد چرا بهعنوان نیروی تعدیلی انتخاب شده است. هیچ فرصتی برای خداحافظی با همکاران وجود نداشته و حتی فرصتی برای برداشتن وسایل شخصی که در داخل دفتر باقی مانده است نیز وجود ندارد.
این بیرحمی خالص، ناشی اخراجهای دستهجمعی است که از سال ۲۰۲۳ به شرکتهای فناوری آمریکایی و اروپایی ضربه زده است. غولهای مهمی مانند آلفابت (شرکت مادرتخصصی گوگل)، متا (شرکت مادرتخصصی اینستاگرام، واتساپ و فیسبوک) و آمازون (شرکت مادرتخصصی خرید و تبادلات اینترنتی) تاکنون بخش زیادی از نیروی کار بسیار متخصص و ماهر خود را اخراج کردهاند.
بیش از ۱۵۰ هزار نیروی کار متخصص و بسیار ماهر از برنامهنویس تا کارشناس تعمیرات و تاسیسات و سایر نیروهای مرتبط تاکنون به دلیل بحران مالی از این شرکتها اخراج شدند؛ جمعیتی که برای پر کردن یک شهر متوسط هم کافی است!
این اخراجها و بیرحمانه بودن آنها در ایالات متحده آمریکا (جایی که قوانین کار و امنیت شغلی عموماً بسیار ضعیفتر از اروپا و سایر کشورهای توسعه یافته شرقی است)، کارکنان بخش فناوری را در سردرگمی قرار داده است.
در طول سالهای گذشته این شرکتها از رونق خوبی برخوردار بودند. دستمزدهای بالا، ترتیبات گسترده کار در خانه و دورکاری و طیف وسیعی از موارد امتیازات اضافی در محل کار به آنها اجازه میداد سبک زندگی رشکبرانگیزانهای داشته باشند، حتی اگر مشکلاتی مانند استرس و فرسودگی شغلی مربوط به محیط کاری فرساینده با کار زیاد و سخت، آنها را آزار میداد، باز هم به دلیل درآمد و امتیازات بالای این شرکتها برای نیروهایشان، باعث میشد نیروها قید شکایت از فرسایندگی کار را بزنند!
البته در این مدت بسیاری از کارکنان این شرکتها به ویژه در آمریکا به امتیازات صنفی نیز رسیدند. بیشتر این شرکتها فاقد اتحادیه کارگری و صنفی مستقل بوده و از پیگیری وضعیت صنفی خود ناتوان بودند اما رفته رفته با راهی که کارگران آمازون بازکردند، اتحادیههای صنفی با مشکلات و سنگاندازیهای حقوقی بسیار از سوی کارفرما و دولت شکل گرفت که در نهایت باعث پیگیریهای مسائلی مانند «افزایش مزد، تداوم سختی و زیان آوری کار و بازنشستگی، منع آزار جنسی و خشونت کلامی علیه کارکنان در محیط کاری توسط بالادستها و بحث دورکاری و حتی بکارگیری فناوری در امور ضد امنیتی و جنگ طلبانه (نمونه اعتراض کارکنان گوگل و فیس بوک به خدمت این شرکتها به موساد و ارتش اسرائیل)» شدند.
هرچند اتحادیهها باتوجه به قانون کار ناقص آمریکا نتوانستند در زمینه اعتراض به اخراجها کاری بکنند، با این حال، اخراج کارکنان نیز ممکن است از نظر اقتصادی برای این شرکتها اثر معکوس داشته باشد. آنها ممکن است سازماندهی کارکنان بخش فناوری را در سایر حوزههایی که به شدت با آن مخالف هستند، تحریک بکنند.
کریستی هافمن، دبیرکل اتحادیه جهانی UNI مربوط به کارکنان بخش فناوری اطلاعات، میگوید: «اکنون روشنتر از همیشه است که مهم نیست حقوق شما چقدر باشد، اگر اتحادیه نداشته باشید، راهی برای مقاومت در برابر اخراجها ندارید. سازماندهی کارگران و کارمندان بخش فناوری اطلاعات و های-تک، تنها راه است!»
اخراجهای سودآور
چیزی که باعث ایجاد حس بیعدالتی میشود این است که اکثر شرکتهای بزرگ فناوری اطلاعات هنوز هم سودهای زیادی کسب میکنند و هنوز هم ثروتمندترین شرکتهای جهان (جزء ۱۰ شرکت اول) به حساب میآیند. اینکه این شرکتها اکنون دست به اخراج دسته جمعی میزنند، گمانهزنیهایی را -در مورد اینکه چه چیزی ممکن است آنها را به این تصمیم رسانده باشد-، ایجاد کرده است.
این شرکتها پس از کرونا با نیروی کار کمتر سود زیادی به جیب زدند و این تصور را دارند که در بلندمدت میتوانند با نیروی کمتر به همان میزان نرخ سود برسند. ضمن اینکه برای شرکتهای خدماتی، نرخ دستمزد و تعداد نیرو اصلیترین هزینه تولید خدمات محسوب میشود، زیرا این شرکتها اغلب نیازمند به مواد اولیه یا ماشین آلات نیستند.
اما ممکن است دلیل دیگری وجود داشته باشد که فراتر از مسائل مالی و اقتصادی است: از کار انداختن نیروی کار بیقرار! در سالهای اخیر دستمزد برخی از کارکنان فناوری (به ویژه برنامه نویسان) افزایش یافته است. در عین حال، سازماندهی کار سختتر شده است. ممکن است مدیریت شرکتها اکنون از این اخراجها برای القای ترس و بازگرداندن نظم و انضباط در محل کار و سرکوب مزدها استفاده کنند. چه اینکه اغلب نیروهای اخراجی این شرکت از بین معترضان عضو اتحادیههای کارکنان بودهاند.
البته عدهای میگویند فرآیند اخراج اغلب تصادفی و عمداً بیثبات کننده به نظر میرسد. کارگران نمیتوانند منطقی در آنها پیدا کنند. اخراجها به طور تصادفی اتفاق میافتد و بخشها را بدون توجه اندک به عملیات جاری قطع میکند. کارگران با عملکرد بالا که به تازگی ارتقا یافته بودند، ناگهان اخراج میشوند.
مرچنت یکی از کارشناسان شرکتهای فناوری اطلاعات میگوید اخراج راهی است که مدیریت ثابت کند که «ما رئیس اصلی هستیم».
مرچنت میافزاید: «من چشمانداز بحثانگیزتری را بین کارگران و مدیریت در آینده پیشبینی میکنم، که جالب خواهد بود، زیرا آنها باید دستمزد زیادی به این کارگران بپردازند. حتی با وجود اخراج ها، آنها همچنان بسیار مورد نظر هستند. آنها اهرم فشار خواهند داشت.»
انتهای پیام/