فردای اقتصاد: شرکتهایی که نامشان در فهرست فورچون ۲۵۰ آمده است، به تازگی در تحقیقی مورد مطالعه قرار گرفتهاند و بر اساس تجربه زندگی سه میلیون نیروی کار آمریکایی رتبهبندی شدند. یکی از یافتههای کلیدی این تحقیق این بود که حتی شرکتهای با رتبههای برتر نیز نتوانستند به طور مداوم پیشرفت کارمندان خود را محقق کنند. برای درک اینکه چرا این اتفاق میافتد، نویسندگان این مقاله هاروارد بیزینس ریویو شرکتهای دارای عملکرد ضعیف را بر اساس معیارهای ایجاد فرصت گروهبندی کردند و توانستند شش نمونه از عملکرد ضعیف شرکتها را که مانع از رشد کارکنانشان میشود، شناسایی کنند.
۱- سریع اما بی دوام
این دسته از کارفرمایان در ایجاد فرصت برای کارمندان بدون تجربه قبلی، بسیار فراتر از همتایان خود عمل میکنند و همچنین در سرعت ارتقای اولیه از سایرین بالاتر هستند. اما، آنها به طور مداوم در آموزش سرمایهگذاری نمیکنند، به این معنی که شغل کارگران آنها به سرعت متوقف میشود. این منجر به نرخ پایین ترفیع مستمر و سابقه ضعیف در یافتن شغل بهتر پس از ترک شغلشان میشود. بسیاری از خرده فروشان در این دسته قرار میگیرند. شش ماه در یک شرکت خردهفروش بمانید و با توجه به نرخ بالای گردش مالی، احتمال زیادی وجود دارد که به عنوان ناظر شیفت مشغول کار شوید – اما چقدر از آن نقطه پیشرفت خواهید کرد؟ علاوه بر خرده فروشی، بسیاری از شرکتها در بخشهای هتلداری، مراقبتهای بهداشتی، تولیدی و بیمه در این دسته قرار میگیرند.
۲- ارزش افزوده کم
در این تحقیق از معیارهای ورودی و خروجی شرکتها برای شناسایی این نوع از کارفرماها استفاده کردیم، که عمدتاً شامل کارفرمایانی میشود که فرصتهای سطح بالایی را برای کارمندان فراهم میکنند، اما کارکنان آنها در داخل شرکت یا پس از ترک آن شرکت، به سادگی پیشرفت نمیکنند. اگر بهعنوان کمک پرستار شروع به کار کنید و در نهایت فقط برای تغییر شغل کار دیگری را ترک کنید و باز به کاری روی آورسد که در آن روتختیها را باید عوض کنید، پیشرفتی نکردهاید. بسیاری از شرکتهای با ارزش افزوده پایین را میتوان در حوزههای خرده فروشی، تولید، مراقبتهای بهداشتی، ساخت و ساز و تدارکات یافت که چنین ویژگیای دارند.
۳- بسوز و بساز
دو دسته قبلی کارفرمایان ممکن است منافع بلندمدت کارمندان را به خوبی تامین نکنند، اما فرصتهای باثبات برای سطح ورودی ایجاد میکنند. شرکتهای این دسته، در مقابل، گردش مالی بالایی دارند اما در ارائه تجربه و دانشی که به کارمندان کمک میکند پس از ترک این شغل، شرایط بهتری را برای فرصتهای بهتر کسب کنند، شکست میخورند. کارکنان چنین شرکتهایی چک حقوقی خوبی دریافت میکنند، اما چیزی که چشم انداز آنها را افزایش دهد، وجود ندارد. با درک این موضوع، اکثر آنها به سرعت، بدون کسب مهارتهای قابل انتقال، آن شغل را ترک میکنند. با گذشت زمان آنها یک سابقه کاری از هم گسیخته دارند – که سپس آنها را از پیشرفت در هر کجا که کار میکنند باز می دارد. هفت مورد از ۱۰ شرکت برتر این دسته در حوزه خرده فروشی یا گردشگری فعال هستند.
۴- غیرقابل پیشبینی
تجربه کارکنان در این دسته از شرکتها میتواند از نقشی به نقش دیگر بسیار متفاوت باشد. کارکنان در برخی مشاغل به سرعت پیشرفت میکنند،کارکنان بسیاری دیگر در موقعیتی بدون پیشرفت گیر میکنند. به عنوان مثال، در یک شرکت تولیدکننده بزرگ، کارگران تدارکات به سرعت پیشرفت میکنند در حالی که سایر کارکنان به ندرت فراتر از نقشهای اولیه خود حرکت میکنند. برای متقاضیان، این یک میدان مین خائنانه است. بعید است که آنها بتوانند بین نقشهایی که به عنوان سکوهای پرش شغلی عمل میکنند و نقشهایی که قبل از پیوستن به سازمان به بن بست رسیدهاند، تمایز قائل شوند.
۵- شرکتهای دوکلاسه
این دسته از شرکتها هم مانند شرکتهای غیرقابلپیشبینی، برای برخی از کارگران عملکرد خوبی دارد، اما برای برخی دیگر نه. اما یک الگوی متفاوت و نگرانکننده در اینجا وجود دارد: کارکنان حرفهای پیشرفت میکنند، اما کارکنان در مشاغلی که به مدرک نیاز ندارند، به مراتب در وضعیت بدتری هستند. یکی از شرکتهای شیمیایی که در این دسته قرار دادیم، در میان مکانهای کاری برتر برای افراد حرفهای، اما در یک پنجم پایینی برای کارگران با مهارت پایین و متوسط قرار گرفت – یک الگوی شگفتآور اما رایج. شرکتهایی که بیشترین تفاوت بین تحرک نیروی کار حرفهای و غیرحرفهای خود را دارند شامل شرکتهایی در زمینه فناوری، خدمات مالی، داروسازی و تولید هستند.
۶- شرکت مورد علاقه ظاهربین ها
برند یک شرکت فقط مشتریان آن را جذب نمیکند. بلکه کارکنان را هم جذب میکند. با این حال، در برخی از کارفرمایان، تفاوت قابل توجهی بین قدرت برند برای مشتریان و برای آینده شغلی کارکنان آن وجود دارد. در تجزیه و تحلیل این تحقیق، جایگاه شرکتها در رتبهبندی «تحسینشدهترین برندهای» فورچون را با عملکرد آن شرکتها در شاخص فرصت برای کارکنان مقایسه کردیم و دریافتیم که یازده مورد از ۵۰ برند برتر در رتبهبندی فورچون در یک پنجم پایینی شاخص ایجاد فرصت برای کارکنان قرار دارند. این نشاندهنده خطری است برای کارکنانی که فرض میکنند اگر برند شرکتی معتبر است، پس مکان خوبی برای کار خواهد بود.
منبع: HBR
نویسندگان: جوزف فولر، مت سیگلمن و نیک داوسون
مترجم: شادی آذری حمیدیان