در عصر انقلاب صنعتی چهارم؛ هوش مصنوعی از طریق جایگزینی مستقیم و حذف نیروی کار انسانی، افزایش نیاز به نیروهای ماهر و توانمند، در حوزههای گوناگون میتواند پیامدهای منفی برحقوق بین الملل بشر داشته باشد.
هنوز از انقلاب دیجیتال مدت زمان طولانی نگذشته که بار دیگر تحت تأثیر پیشرفت بیسابقه تکنولوژی، جهان وارد عصر جدید دیگری، به نام عصر هوش مصنوعی شده است. انقلابی نو معروف به چهارمین انقلاب صنعتی که بدون شک تحولات و دگرگونیهای بینظیر و بنیادینی در سبک و روش زندگی انسانها در پیداشته و خواهد داشت. امروزه تکنولوژی کلانروایتِ دنیای ما انسانهاست که با پیشرفتهای شگرف در حوزههای نرمافزاری و سختافزاری، زندگی بشری را دچار دگرگونیهای فوقالعادهای کرده است. جدیدترین پژوهشی که در زمینه ورود هوش مصنوعی به حوزهها و صنایع مختلف به عمل آمده نشان میدهد، هوش مصنوعی میتواند منجر به نابرابری عدالتی شده و میلیونها شغل را در معرض نابودی قرار دهد. انقلاب مبتنی بر هوش مصنوعی در جریان است، بسیاری از مردم به طور قابل ملاحظهای نگران امنیت شغلی خود هستند. با وجود مزایای مختلفِ هوش مصنوعی در زندگی روزمره بشر، جهان شاهد آثار نامطلوب ناشی از توسل به آن در حوزههای متعدد از جمله امنیت شغلیِ قشر ضعیف و آسیب پذیرِ جامعه به دلیل خودکارسازی برخی از مشاغل بوده است.
هوش مصنوعی چیست؟
وقتی اصطلاح هوش مصنوعی (Artificial Intelligence) شنیده میشود چه چیزی به ذهن خطور میکند؟ رباتهای ابرقدرت؟ دستگاههای فوق هوشمند؟ نسل بشر از طریق فیلمهای علمی تخیلی به نوعی با هوش مصنوعی آشنا شدهاند. اما خارج از هالیوود و دنیای فیلمهای علمی- تخیلی به واقع هوش مصنوعی چیست و به وسیله AI در واقعیت چه کارهایی را میتوان انجام داد؟ در درجه اول هوش مصنوعی شامل استفاده از کامپیوترها برای انجام کارهایی میشود که معمولاً به هوش انسانی نیاز دارند.
نقش هوش مصنوعی هر روز در زندگی ما بیشتر و بیشتر میشود. شروع توسعه این تکنولوژی در واقع به چند دهه قبل برمیگردد؛ یعنی زمانی در دهه ۵۰ میلادی که دانشگاه دارتموث در ایالات متحده یک پروژه تحقیقات تابستانی را به هوش مصنوعی اختصاص داد. ریشههای هوش مصنوعی را حتی میتوان در عمق بیشتری از تاریخ و در فعالیتهای «آلن نیوئل»، «هربرت ای. سیمون» و «آلن تورینگ» جستوجو کرد. آزمون مشهور تورینگ در دهه ۱۹۵۰ میلادی توسط او در مقالهای مطرح شد. این مقاله یکی از اولین اسنادی است که در آن به وجود آمدن ماشینهای هوشمند پیشبینی شده است. با این حال مقوله هوش مصنوعی تا پیش از معرفی شدن سوپرکامپیوتر «دیپ بلو» توسط کمپانی IBM هنوز توجه جهانیان را به خود جلب نکرده بود.
الگوریتمهای هوش مصنوعی برای سالهای متمادی است که در دیتاسنترها و کامپیوترهای بزرگ استفاده میشوند، ولی حضور آنها در حوزه لوازم الکترونیک مصرفی به سالهای اخیر برمیگردد. آلن تورینگ در دهه ۱۹۵۰ میلادی یک جملهای دارد که میگوید: پیشنهاد میکنم این پرسش بررسی شود که آیا ماشینها میتوانند فکر کنند؟ واقعیت امروزی هوش مصنوعی آنچه به آن تا به الان دست یافته شده و آنچه شاید ممکن باشد دست یابد؛ بسیار هیجانانگیز است، اما با هوش مصنوعی در داستانهای علمی و تخیلی فاصله زیادی دارد.
همانطور که اشاره شد در جدیدترین پژوهشی که در زمینه ورود هوش مصنوعی به حوزهها و صنایع مختلف به عمل آمده نشان میدهد، هوش مصنوعی میتواند منجر به نابرابری عدالتی شده و میلیونها شغل را در معرض نابودی قرار دهد. به طوری که طبقه متوسط و کارگر شاهد کاهش مستمر ثروت خود خواهد بود. به عنوان مثال، در کشور ایالات متحده، ایجاد اشتغال در کشورهای مختلف به واسطه ساخت وسایلی نظیر گوشیهای هوشمند اپل در چین، کسری مواد اولیه در بخش تولید، چرخش به سمت اقتصاد خدماتی و تضعیف اتحادیهها از مهمترین چالشهایی هستند که کشورهای صنعتی مثل ایالات متحده و کارگران این کشور با آن روبرو هستند. طبق یک مطالعه تحقیقاتی جدید دانشگاهی، فناوری خودکارسازی عامل اصلی نابرابری درآمدی ایالات متحده در ۴۰ سال گذشته بوده است. این گزارش که توسط دفتر ملی تحقیقات اقتصادی منتشر شده است، ادعا میکند که ۵۰ تا ۷۰ درصد از تغییرات دستمزد ایالات متحده از سال ۱۹۸۰ میلادی تا به امروز به واسطه پیادهسازی خودکارسازی در صنایع مختلف اتفاق افتاده است. هوش مصنوعی، رباتیک و فناوریهای پیچیده جدید شکاف گستردهای در نابرابری ثروت و درآمد ایجاد کردهاند و به نظر میرسد این موضوع شتاب بسیار بیشتری خواهد گرفت. برخی از فعالان کارگری بر خلاف کارفرمایان باور دارند، بهکارگیری فناوریهای نوین و اتوماسیون نه تنها تاثیر مثبتی بر کارگران ندارد بلکه تاثیری منفی بر آنها میگذارد. در حال حاضر، متخصصان تحصیلکرده دانشگاهی تا حد زیادی در شرایط بهتری نسبت به کارگران یا متخصصانی دارند که هیچ مدرکی ندارند. افرادی که دارای مدرک تحصیلات تکمیلی هستند، شاهد افزایش حقوق هستند، در حالی که دستمزد کارگران با تحصیلات پایین به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. بر اساس این مطالعه، درآمد واقعی مردان بدون مدرک دیپلم اکنون ۱۵ درصد کمتر از سال ۱۹۸۰ میلادی است.
از همان آغاز شکل گیری تمدن بشری، کار همواره به عنوان یک نیاز اولیه انسان برای ادامه حیات مطرح بوده است. در چارچوب حقوق بینالملل بشری، حق بر کار، حق بنیادین هر شخص بر دسترسی پایدار به کار شایستهای است که پاسخگوی نیازهای معیشتی و رفاهی وی باشد. با وجود مزایای مختلف عصر هوش مصنوعی در زندگی روزمره بشر، جهان شاهد آثار نامطلوب ناشی از استفاده به آن در حوزههای مختلف از جمله امنیت شغلیِ قشر ضعیف و آسیبپذیرِ و کم برخوردار جامعه به دلیل خودکارسازی برخی از مشاغل بوده است. موضوعی که میتواند نقض یکی از حقوق بنیادین بشری، یعنی حق کار را با خود به همراه داشته باشد. اما طبق منشور بینالمللی حقوق بشر، دولتها نه تنها وظیفه دارند، حقوق بنیادین بشری را اجرا و تأمین نمایند، بلکه باید از ایجاد هرگونه مانع در فرایند بهرهمندی از این حق خودداری کنند. آنچه مسلّم است رویه موجود توان پاسخگویی به این مشکل را ندارد و دولتها و البته شرکتهای فعال در حوزه هوش مصنوعی با توجه به لزوم پایبندیشان به اصول بنیادین حقوق بشر، مکلف به اصلاح شیوه موجود و برقراری تعادل میان منافع متضاد هستند. این امر در سطح ملی و بین المللی باید مورد توجه قرار گیرد. وجود و تدبین حقوق کارگر و کارفرما در عصر انقلاب هوش مصنوعی در سطح بین المللی و ملی و نگاهی به حقوق بشر بسیار جدی و امری بسیار واجب به نظر میرسد. انسان به واسطه هیپنوتیزم عصر تکنولوژی از فروغی که جوهرهی وجودی اوست، دور شده است اما نباید فراموش کرد که فناوری به خودی خود بد نیست بلکه نحوه استفاده از ان بسیار مهم است، فناوری عالی است، اما اگر تحت کنترل باشد.
انتهای پیام/