آرمین خوشوقتی، مشاور و مدرس منابع انسانی معتقد است در سال 1402 کارفرمایان با معضل جذب و نگهداشت نیروی انسانی روبرو خواهند بود.
به گزارش اچ.آر مدیا، این کارشناس طی گفتوگویی عنوان کرد عدم افزایش معقول حقوق و دستمزد و همچنین عدم جانشینپروری و مدیریت استعدادها سبب خواهد شد که سال 1402 برای کارفرمایان سالی پر چالش باشد. وی تأکید داشت که از همین رو این سال فرصتی برای مدیران منابع انسانی و متخصصان این حوزه است تا چالشهای پیش رو را هموار کنند.
این کارشناس حقوقی در بخشی از سخنان خود گفت: «تجربه میگوید در سالهایی که بنگاههای اقتصادی و مدیران عالی و عامل ما با چالشهای کسب و کار روبرو هستند اقبال بیشتری به منابع انسانی نشان میدهند. اما در سالهایی که گشایش اقتصادی داریم معمولاً فراموش میکنند که باید اقداماتی در حوزه توسعه انجام دهند. طبق گزارش اتاق بازرگانی از سال گذشته مشخص است که مدیران در این سال کمتر سراغ این امر رفتهاند. در همین راستا سال 1402 سالی پر دغدغه برای کارفرماها، خصوصاً در حوزه منابع انسانی خواهد بود.»
وی ادامه داد: «چالش اول سال 1402 در حوزه منابع انسانی، نحوه تعیین ضریب افزایش حقوق و حداقل دستمزد است. این افزایش واقعبینانه انجام نشد، لذا کارفرماها با چالش روبرو خواهند شد. نگاه کارفرما افزایش 27 درصدی حقوق و دستمزد است و با این نگاه ماندگاری کارکنان پایین خواهد آمد. پس کارفرما نمیتواند کارمند را حفظ کند. اینجاست که در بحران تعیین نادرست میزان افزایش حقوق باید متخصصین منابع انسانی نقش خود را ایفا کنند، موضوع را مدیریت کنند و بتوانند کارفرماها را توجیه کنند که با توجه به نرخ بازار در حوزه جبران خدمات گام بردارند.»
خوشوقتی گفت: «چالش دوم سال 1402 در حوزه منابع انسانی این است که کارفرمایان حوزه تولید در جذب و تأمین نیرو با مشکل روبرو خواهند شد. در این حین آنها به نیروی جدید نیاز دارند و نیروها عموماً جذب برندهای شناخته شده میشوند. در این شرایط است که درون سازمانی اقدام خواهند کرد و چون جانشین پروری و مدیریت استعداد جدی گرفته نشده است، ممکن است نیروی مناسبی وجود نداشته باشد. از این رو سال 1402 فرصت مناسبی برای متخصصان منابع انسانی است تا ضرورت فعالیت این حوزه را یادآور شده و در این حوزه بدرخشند.»
این مدرس ضمن تأکید بر این چالشها خاطر نشان کرد که سال 1401 گوشزدهایی در این زمینه صورت گرفته بود: «سال 1401 سالی بود که علیرغم همه اخطارها و یادآوری متخصصان منابع انسانی و گوشزدهایی که کردند؛ کارفرماها و بنگاههای اقتصادی اصول علمی منابع انسانی را رعایت نکردند و در این سال هم به مشکلات تأمین و نگهداشت در حوزه منابع انسانی برخوردند. این چالش میتوانست با اندکی رعایت، مراقبت و ایجاد زیرساخت لازم به نتیجه برسد و کارفرماها از آن عبور کنند. اما این چالشها تبدیل به یک بحران شدند که تبعات آن را در سال 1402 خواهیم دید.»
وی در ادامه این گفتوگو به سوألی درباره تأثیرات و نقش کنفرانسها، کارگاهها و نشستها در هموار کردن چالشهای حوزه منابع انسانی پاسخ داد.
وی به ثمربخش نبودن بسیاری از این کارگاهها و نشستها اشاره داشت و گفت: «متأسفانه کنفرانسها و کارگاهها و نشستها بیش از آنکه بخواهند به رفع دغدغهها و رفع نیاز کارفرماها و حوزه منابع انسانی به صورت عملی و علمی بپردازند، به ارایه مقالات و مباحث سطحی و برگزاری ایونتهای قدردانی میپردازند.»
خوشوقتی سخنان خود را اینچنین ادامه داد: «بسیاری از کارفرمایان نمیدانند که مشکل آنها از کجاست و به همین جهت طبیعتاً نمیتوانند چالشها را حلوفصل کنند. این وظیفه یک متخصص یا مشاور یا کارشناس منابع انسانی است که مشکل را یادآوری کند و بهترین کانون برای گردهم آمدن و هماندیشیها، نشستها و کنفرانسهاست. به نظر من منابع و وقت زیادی از این برنامهها صرف قدردانی یا چالشهای غیرجدی حوزه کسب و کار شده است. البته «هجدهمین کنفرانس توسعه منابع انسانی» و «کنفرانس انجمن آموزش و توسعه منابع انسانی» نمونههای حرفهای این حوزه در سال گذشته بودند؛ اما الان که در ابتدای سال هستیم بد نیست که به این بپردازیم که چطور میتوانیم موضوعاتی را انتخاب کنیم که چالشهای اصلی کسب و کارها باشد.»
این کارشناس ارشد حقوق و روابط کار خاطر نشان کرد که حوزه آموزش منابع انسانی به دلیل تئوریک بودن ناکارآمد است. وی تجربه زیسته اساتید این حوزه را ضروری خواند و در پایان سخنان خود گفت: «اساتید این حوزه تجربه عملی جدی در این زمینه ندارند و بخشی از مدرسین بدون داشتن تجربه زیسته تدریس را برعهده میگیرند. آنها دانش خوبی در این زمینه دارند و دانش آنها قابل ستایش است، اما این کفایت نمیکند. کسی که در حوزه وسیع منابع انسانی آموزش میدهد جز دانش غنی باید تجربه عملی هم داشته باشد. بخشی از مدرسین محترم منابع انسانی حتی یک روز هم تجربه مدیریت منابع انسانی را در هیچ سطحی ندارند و اگر قرار است مهارت منابع انسانی را بعد از دانشگاه و در زمان کار منتقل بکنیم لازمهاش داشتن مهارت استفاده از دانش است. وقتی افراد در چند دوره شرکت میکنند و میبینند که مدرس از دانش کتابها استفاده میکند و راهکار عملی برای چالشهای محل کار ندارد، طبیعتاً نسبت به آموزش منابع انسانی بدبین میشوند. لذا باید در نظر داشت که دورههای آموزشی منابع انسانی مسأله محور نیست. وقتی ما با آموزش بزرگسال روبرو هستیم باید چالشها را نشان دهیم و راهکاری برای باز کردن گرهها به آنها رایه دهیم. لذا انتقال دانش صرف خیلی گرهای از مشکلات این حوزه باز نمیکند.»