به مناسبت روز ملی روانشناس و مشاور، ضمن تبریک این روز به تمامی روانشناسان و مشاوران گرامی، در مقالهٔ پیش رو، اچ.آر مدیا به اهمیت روانشناسی سازمانی پرداخته است.
روانشناسی سازمانی چیست؟
روانشناسی سازمانی حوزهای از روانشناسی است که در درجهٔ اول به همسو کردن منافع سازمان با نیازهای کارکنانش میپردازد.
این حوزه به بهبود کیفیت زندگی و شرایط کاری کارکنان برای دستیابی به عملکرد بیشتر و افزایش کارایی سازمان کمک می کند. پیشرفتهای اخیر در حوزه تکنولوژی به خصوص هوش مصنوعی نیز بازوی تقویتی این حوزه شده است.
هدف یک روانشناس سازمانی، ایجاد و حفظ انگیزهٔ کارکنان و تشویق آنها به رشد شخصی است که از این مسیر هم خود کارکنان و هم سازمان به اهداف خود نزدیکتر خواهند شد.
سازمانها چه بهرهای از روانشناسی سازمانی میتوانند ببرند؟
سرمایهگذاری در روانشناسی سازمانی مزایای متعددی دارد. روانشناسی سازمانی منافع سازمان و کارکنان آن را در نظر میگیرد و یک سناریوی برد-برد را برای هر دو طرف پیشنهاد میکند. یک روانشناس سازمانی میتواند به عنوان واسطهای بین مدیریت ارشد و نیروی کار، ضمن درک اهداف و احترام به آن، دیدگاهها و انگیزههای هر دو طرف را به ظهور برساند.
وظیفهٔ اصلی روانشناسان سازمانی پیشنهاد استراتژیهایی برای ارتقای فرهنگ سازمانیست . آنها محیطی سالم را تشویق و تشریح میکنند و باعث افزایش بهرهوری، مشارکت و در نتیجه سودآوری سازمان میشوند.
این فرض که توجه به تعهد و رضایت شغلی کارکنان، نیروی محرکهٔ موفقیت سازمانها است، توسط بسیاری از مطالعات پژوهشی پشتیبانی میشود. با توجه به مقالات تحقیقاتی، مشارکت و تعلق بالای کارکنان، نرخ غیبت و خروج کارکنان را کاهش داده و فروش و سود سازمان را افزایش میدهد.
خروج کارکنان برای سازمانها بسیار پرهزینه است. بر اساس دادههای انجمن مدیریت منابع انسانی (SHRM)، هزینهٔ جایگزینی یک کارمند واجد شرایط تقریباً ۶ تا ۹ ماه از حقوق سالانه آنها است که بر اساس موقعیت، دستمزد و شغل آنها متفاوت است. به عنوان مثال، هزینهٔ جایگزینی کارمندی که ۶۰۰۰۰ دلار در سال درآمد دارد بین ۳۰۰۰۰ تا ۴۵۰۰۰ دلار خواهد بود. این مبلغ شامل هزینههای انجام شده برای فرآیند جذب و استخدام، آنبوردینگ، آموزش و… میشود. بنابراین، نگهداشت کارکنان برای سازمانها از اهمیت بالایی برخوردار است که روانشناسان سازمانی می توانند نقش موثری در این مهم ایفا کنند.
کارکنان چه بهرهای از روانشناسی سازمانی میتوانند ببرند؟
یکی از چالشهای اساسی مدیران، درک نیازها، اهداف و انگیزههای کارکنانشان است. این چالش در حین رشد کسب و کارها پر رنگتر نیز میشود، زیرا، کارکنان بیشتری به تیم آنها میپیوندند و تنوع نیازها، اهداف و انگیزه ها افزایش پیدا می کند. یک روانشناس سازمانی کمک میکند تا شکاف ارتباطی بین مدیران و کارکنان کاهش پیدا کند، و نیز هر یک از کارکنان فارغ از در نظر گرفتن اندازهٔ سازمان، مورد توجه و مراقبت قرار گیرد و نیازها، اهداف و انگیزههایش نادیده گرفته نشود.
روانشناسان سازمانی بر درک ترجیحات هر یک از کارکنان تمرکز میکنند، به دغدغههای آنها میپردازند و در نهایت، اقدامات و برنامههای پیشگیرانه و راهگشا را پیشنهاد میکنند که توسط مدیریت بالاتر اجرا شود. علاوه بر این، آنها میتوانند با مدیران برای بهبود مهارتهای نرم کارکنان همکاری کنند.
هدف کلی روانشناس سازمانی توانمندسازی هر فرد در سازمان و تشویق آنها به داشتن زندگی شخصی و کاری سالم و همچنین تقویت روابط درونی سازمان است.
روانشناسی سازمانی به کجاها سَرَک میکشد؟
آنچه تا اینجا دربارهٔ روانشناسی سازمانی گفتیم را در نظر داشته و در ادامه به این مطلب توجه کنید:
روانشناسان سازمانی در فرآیند جذب و استخدام نیز میتوانند به شما کمک کنند. با توجه به هزینههای بالای استخدام، آموزش و حفظ کارکنان برای سازمانها، هدف اصلی روانشناسان سازمانی این است که کاندیداهایی را به سازمان پیشنهاد دهند که بیشترین تناسب را با نیازهای سازمان دارند.
علاوه بر این، یک روانشناس سازمانی اغلب به عنوان یک میانجی در موقعیتهای تعارض بین کارکنان عمل میکند. او تلاش میکند فرآیند مدیریت تعارضات را تسهیل کند. هدف وی یافتن حد وسط بین طرفینِ تعارض و دستیابی به یک راه حلِ عادلانه است که نه تنها از منافع سازمان محافظت شود، بلکه یکپارچگی افراد را نیز حفظ کند.
ممکن است تا اینجای مطلب، این سوال برای شما به وجود آمده باشد که آیا اکثر وظایفی که تا به اینجا برای یک روانشناس سازمانی برشمرده شد، مرتبط با واحد منابع انسانی سازمان نیست؟ پاسخ به این سوال این است که، دقیقاً اصلیترین مشخصهٔ روانشناسی سازمانی، کمک به واحد منابع انسانی سازمانها است.
روانشناس سازمانی چگونه میتواند انگیزهٔ کارکنان را افزایش دهد؟
چندین روش و رویکرد وجود دارد که روانشناسان سازمانی برای رسیدن به هدف ایجاد یک کسب و کار و نیروی کار شادمان و موفق استفاده میکنند. برخی از رویکردهای رایج به شرح زیر است:
- فعالیتهای گروهی، که برای بهبود روابط کاری و تقویت ارتباط بین سازمان و سرمایهٔ انسانی آن طراحی میشوند.
- برنامههای آموزشی با موضوعات متنوع (رهبری، مذاکره و غیره) و برای تمام سطوح سازمان، که کمک میکند هر فردی در سازمان به طور مداوم در حال ارتقاء مهارتهای خود و تلاش برای دستیابی به پتانسیل کامل خود باشد.
- برنامههای ترفیع، که ثبات و امنیت شغلی را برای کارکنان فراهم میکند، زیرا آنها متوجه میشوند که کار و تلاشِ سخت آنها دیده میشود و مدیران قدردان زحمات آنان هستند. این قدردانی به آنها اجازه میدهد به سازمان به صورت درازمدت فکر کنند و واقعاً برای کمک به موفقیت سازمان سرمایه گذاری کنند.
سخن پایانی
روانشناسی سازمانی نقش مهمی در بسیاری از زمینههای سازمان میتواند ایفا کند و کارکردهای بسیاری دارد که هم برای سازمان و هم برای کارکنان مفید است. سرمایهگذاری روی روانشناسی سازمانی مؤثر در سازمان، هم بر کیفیت زندگی کارکنان و هم بر موفقیت کلی کسب و کار شما می تواند اثرگذار باشد. اما توجه به یک نکته ضروریست. اگر تمایل دارید که شخصی را به عنوان روانشناس سازمانی انتخاب کنید، حتماً در انتخاب خود نهایت دقت را به خرج دهید، زیرا، انتخاب یک فرد نامناسب میتواند اثرات مخرب زیادی برای سازمان شما به همراه داشته باشد.