مرخصی قاعدگی از جمله موضوعاتی است که سالها توسط کنشگران و فعالان حوزه کار و حوزه زنان در کشورهای مختلف مورد بحث قرار گرفته است. موضوعی که در کشور ما نیز مورد بحث بوده است و در آخرین اقدام هم دو سال پیش کارزاری درباره آن شکل گرفت که نتیجهای در پی نداشت.
نقدها و نظرات مختلفی در ایران و سایر کشورهای جهان درباره این درخواست نقل شده است اما همچنان کشورهای زیادی این مرخصی را به رسمیت نمی شناسند و زنان با حواشی عادت ماهانه در کار خود روبرو بوده و هستند. این روزها خبر رسیده است که در ایران یکی از شرکتهای بنام تصمیم گرفته است مرخصی قاعدگی را به رسمیت بشناسد، تصمیمی که پیشتر نیز توسط چند سازمان عملی شده بود. با این نگاه است که به نظر میرسد این موضوع علیرغم تمام بالا پایین ها، مخالفان و موافقان دولتی و خصوصی و حتی نظرات متنوع حامیان جنبش فمینیسم میتواند به یک استراتژی سازمانی تبدیل شود . موضوعی که نشان از هوشمندی مدیران در بالابردن بهرهوری کسبو کار خود دارد.
قاعدگی چرخه اقتصادی را متوقف میکند؟
به طور متوسط، زنان تا سن 51 سالگی یک سیکل قاعدگی یا “پریود” را تجربه می کنند. و بیش از نیمی از آنها گزارش کرده اند که در زمان پریود خود درد دارند. علاوه بر این، کارمندان زن مبتلا به سایر اختلالات هورمونی مانند سندرم تخمدان پلی کیستیک و اندومتریوز ممکن است درد شدید، حالت تهوع، قاعدگی سنگین یا نامنظم، لخته شدن خون، افسردگی یا یبوست را در طول دورههای قاعدگی خود تجربه کنند.
این علائم میتواند عمدتاً بر زنان تأثیر بگذارد، زیرا آنها تلاش میکنند در محل کار موفق باشند – به خصوص که موضوع عادت ماهانه و مطرح کردن آن در محل کار همچنان یک تابو تلقی میشود.
با این نگاه است که اجازه مرخصی استعلاجی به دلیل درد پریود میتواند به زنان کمک کند که بهرهوری خود را افزایش داده و روحیهشان را تقویت کنند.
با این حال یکی از استدلالهای اصلی علیه اجرای سیاست مرخصی قاعدگی امکان سواستفاده از این امکان و عادلانه نبودن این حقوق در برابر حقوق کارمندان مرد است. اما باید دانست این اعتراض از سوی معترضان در زمان و جغرافیایی قابل تامل است که بهصورت حقیقی حقوق مادی و معنوی زنان و مردان کارمند برابر باشد.
از سوی دیگر برخی معتقدند مرخصی قاعدگی خطراتی را نیز به همراه دارد، مانند احتمال تداوم نگرشهای جنسیتی و کمک به انگ قاعدگی.
با تمام اینها جالب است که بدانید یکی از مهمترین کشورهای جهان در حوزه اقتصاد ۷۶ سال است که به زنان فرصت استفاده از این حقوق را داده است.
مرخصی قاعدگی یک قانون کهنسال است
ژاپن نخستین کشوری است که مرخصی قاعدگی را به رسمیت شناخت و از سال 1947 این قانون را اجرا میکند.
اما دیگر کشوری که این قانون به تازگی در آن به رسمیت شناخته شده است اسپانیاست. این اقدام درحالی صورت گرفت که ایرن مونتهرو وزیر برابری اسپانیا و عضو تشکیلات چپ افراطی این کشور تحت عنوان «پودموس» در توئیتی تصویب این قانون را به عنوان« یک روز تاریخی برای پیشرفت فمینیسم» دانست.
اما اجرای این قانون در زامبیا متفاوت است. در این کشور بحث علنی درباره عادت ماهانه زنان یک تابو محسوب میشود و به همین دلیل است که مادهای در قانون کار این کشور گنجانده شده که به زنان کارمند اجازه میدهد یک روز در ماه را که “روز مادر” نامگذاری شده سر کار حاضر نشوند. این قانون شامل همه زنان میشود اعم از این که دارای فرزند باشند یا نه.
تعریف قانونی این تصمیم روشن نشده اما زنان میتوانند یک روز در ماه را به انتخاب خودشان مرخصی بگیرند بدون این که نیازی به گواهی پزشک داشته باشند؛ موضوعی که سبب شده عدهای این قانون را مورد سؤال قرار دهند.
در کره جنوبی زنان از سال 1953 مجاز به استفاده از یک روز مرخصی در ماه برای قاعدگی هستند، اما نگاه عمومی به این موضوع فشار سنگینی را بر آنها وارد میکند، تا آنجا که آنها تلاش میکنند که این روزها را ا مرخصی نگیرند.
جالب است بدانید در تایوان و اندونزی و همچنین بعضی شرکتهای مصری هم این قانون اجرا میشود، اما درحالیکه در ایتالیا هم سعی شد این قانون به تصویب برسد مدافعان این طرح موفق نبودند.
اما در ایران چندسالی است که این موضوع به صورت صریح و تحت عناوین مختلف مطرح و بررسی میشود و رسانههای مختلف و متخصصین به این موضوع پرداختهاند. با این حال تنها اقدام جدی در این حوزه به کمتر از دوسال پیش بازمیگردد. زمانی که گروهی از فعالان حقوق زنان در نامهای به رییس مجلس شورای اسلامی، معاون محترم رئیسجمهور در امور زنان و خانواده و ریاست فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی درخواست کردند تا ٣ روز مرخصی با حقوق برای زنان در زمان عادت ماهانه تصویب شود. اما این اقدام راه به جایی نبرد. تا همین روزها که بار دیگر با خبر این سیاستگذاری در یکی از شرکتهای مطرح کشور این سوال در ذهن بسیاری شکل گرفت که مزایا و معایب این دست تصمیمات چه چیزهایی است؟
شاید لازم است ژاپنی فکر کنیم!
واقعیت این است که سوالات و حواشی مطرح شده در این حوزه قطعا ذهن مدیران کسبو کارها و مدیران منابع انسانی را به خود مشغول میکند و ممکن است با طرح این مساله که ضرورت این مرخصی را قانون کشوری تعیین میکند، سیاستگذاری خود را به این سمت هدایت نکنند. با اینحال مساله این است که کسبو کارهایی که این مسیر را انتخاب کردهاند تا حدودی در شکستن موانع و کاهش انگ اطرافیان موثر بودهاند و با صدور چنین سیاستی به کارمندان نشان دادهاند که به طور کامل از مسائل بهداشتی حمایت می کنند . آنها خواسته یا ناخواسته در بهبود فرآیند نگهداشت قدم برداشتهاند اما قاعدتا به این سوال پاسخ دادهاند که چطور تفاوتها در میزان مرخصیها نباید باعث ایجاد تبعیض بین کارمندانشان شود؟ یا آنها قدمهایی را برای آموزش به همه همکاران خود در این راستا برداشتهاند. با تمام این ها چراها و اماهایی درباره این موضوع همچنان نگران کننده است. مهمتر از همه کلیشه های مرسومی است که درباره قاعدگی در ذهن مدیران بسیاری وجود دارد تا آنجا که هماکنون شاهد آن هستیم که در سراسر دنیا بسیاری از افراد نگران ساعات حضور ( حتی بیکیفیت) کارمندان جهت اثبات حقانیت آنها هستند. اما شاید لازم است هنگامی که سوالات متناقضی در حوزه مرخصی قاعدگی مطرح میشد بار دیگر با خودمان تصمیم مهم ژاپن را به یاد بیاوریم. تصمیمی که بدون قطع بهدور از شعارها و هوشمندانه گرفته شده است.