رسانۀ تخصصی منابع انسانی ایران

به بهانه روز جهانی دورکاری/ دورکاری؛ روند کاری آینده

قبلی
بعدی
تهمینه حدادی

تهمینه حدادی

روزنامه‌نگار

احتمالاً شمایی که در حال خواندن این یادداشت هستید مدیر منابع انسانی فلان شرکت مهم یا مشاور منابع انسانی بهمان سازمان کلان هستید. شرکتی که سر و سامان دارد و بودجه‌اش مشخص است و نگران این است که چرا فلان فرد نخبه‌اش با اینکه افزایش حقوق و بسته کالا و ویلای شرکتی در خزرآباد داشته باز ناآرام است و قصد مهاجرت دارد؟

شما احتمالاً نگران بحران اقتصادی کشور هستید که البته حق هم دارید. شما نگران این هستید که دانشگاه‌ها خروجی کافی را برای پوزیشن‌های مورد نیاز شما ندارند. یا ممکن است نگران نسل جدید باشید که دوست دارند ساعت ۱۱ صبح در محل کار حاضر شوند. من دغدغه‌های شما را می‌دانم. اصلا یک‌سال است دارم درباره‌اش می‌نویسم و آن‌ها را منعکس می‌کنم. اما بگذارید همین امروز یک خبرنگار حوزه منابع انسانی نباشم و برایتان از جوآن‌هایی بگویم که شبیه جوانان اطراف شما نیستند و هیچ‌کسی نگرانشان نیست.

نه اینکه بخواهم چالش‌های شرکت شما و سرمایه‌انسانی‌تان را زیر سوال ببرم، نه! اما شما هرساله در ده‌ها سمینار و کنفرانس شرکت می‌کنید. یکدیگر را می شناسید و مدام دغدغه از دست رفتن نخبگان را دارید. شما نگران این هستید که اگر نخبه‌ها بروند پس کشور چه می‌شود؟ حالا چطور دنبال نخبه جدید بگردیم؟ چطور او را نگه داریم؟ اما مدیران عزیزِ، لطفا با من خبرنگار بیایید این‌ور ماجرا بایستید. بیایید و رییس یک شرکت کوچک شوید یا یک کارمند که نخبه نبوده و نیست و شرکتی قرار نیست جذبش کند. می‌بینید، ناگهان میلیون‌ها جوان جلوی چشم شما قرار می‌گیرند که درس‌های معمولی خوانده‌اند، به هر دلیل مسیر شغلی‌شان پر پول نبوده است، اما دارند  چرخ این مملکت را می‌چرخانند.

جوان مذکور وارد شرکت کوچک شما می‌شود. اولش باید سفته بدهد. سه‌ماه آزمایشی کار کند. جریان بیمه‌اش کمی طولانی است. بعد چه می‌شود؟ ماه سوم فعالیت او استارتاپ شما به دلیل بحرآن‌های مالی‌ حقوقش را دیر می‌دهد.

نه اصلا شما صاحب یک فروشگاه کتاب هستید و جوانی کتاب‌خوان و کتاب‌شناس می‌خواهید که زمین را هم تی بکشد و بسته‌ها را جابجا کند و شیفت‌های ۱۲ ساعته را تاب بیاورد و در سود فروش شما شریک نشود.

  • آقا کی بیمه‌ام می‌کنید؟
  • هنوز مجوزمان نیامده.

نه اصلاً شما یک روابط‌عمومی می‌خواهید. خبر بنویسد، ساخت پادکست و ویدئو را بلد باشد، عکاسی کند، کمپین راه بیندازد، فوتوشاپ بداند و حقوقش  همان حقوق وزارت کار باشد. یک فرد مولتی تسک می‌خواهید. راستی به تازگی باید هوش مصنوعی را هم کامل بلد باشد. و ای بابا، جوانان چقدر تنبل شده‌اند که همه‌ی کارها را با هم بلد نیستند.

کمی آن‌ورتر را نگاه کنیم. همین اینستاگرام که محل سود کسب‌‌وکارهاست. بعید است همان ابتدا به واسطه در اختیار گذاشتن ابزار کار ( موبایل) سفته نخواهند. در شرکت شما چنین چیزی محال است؟ بله! اما همین حالا با من تماس بگیرید تا ده‌ها جوان را به شما نشان بدهم که مدام در حال تضمین دادن به کارفرما هستند.

خب حالا بیایید با هم نگاهی به آگهی‌های جابینجا و جاب‌ویژن و ایران‌تلنت و ای‌استخدام بکنیم. مزایای کارفرما را نوشته‌اند «پرداخت به موقع حقوق». کارفرمایان زیادی هستند که لطف می‌کنند و به جوانان کار می‌دهند! جوانی که نخبه نیست، وسیله رفت و آمدش اتوبوس است و به دلیل نخبه نبودن تحصیلاتش و کارکردش زیر سوال می‌رود، خب همین که به او شغلی داده‌ایم کافی است.

من حتی مثالی دارم از آرایشگر سر کوچه‌مان که تمام طول هفته مشغول اصلاح‌صورت است و سر جمع باید ۲۸ روز برای ۷ میلیون تومان پول در یک سالن بزرگ کار کند. یک‌بار می‌گفت: در ترکیه پول بیشتری خواهد گرفت و باید پول جمع کند برای رفتن.

به نظر شما چنین جوانانی را شرکت‌های  بزرگ استخدام می‌کنند؟ قطعا نه!

شرکت‌های کوچک هم که سالی یک‌بار ورشکست می‌شوند و رزومه جوان داستان ما پر از پراکنده‌کاری و عدم ثبات است و همین نکته‌ای منفی برای درج در رزومه است. پولی داشته است برای افزایش مهارت‌هایش؟ نه نداشته است!

می‌بینید، به من گفته‌اند درباره بحران مهاجرت نخبه‌ها بنویسم. اما خب هرروز ما در خیابان از کنار هزار جوان رد می‌شویم که رشته‌شان مهندسی نبوده، برنامه‌نویس نیستند. نتوانسته‌اند دندان‌پزشک شوند. فیلمساز شهیری نیستند و به خاطر همین «نخبه» نیستند که کسی نگرانشان شود.

آن‌ها فقط یک اداره کار دارند برای شکایت که گاه و بی‌گاه بروند سروقتش تا بتوانند ثابت کنند فلان نهاد شش ماه بدون قرارداد با آن‌ها کار کرده و بیمه‌شان نکرده و یک بعدازظهر به آن‌ها گفته اخراج. یکی هم هست سرشان داد بزند که چرا بدون قرارداد کار کردی و ما کارشناسان هیچ سمیناری نداریم درباره هزاران شرکت بدون قرارداد در این کشور.

حالا جوان ما ایستاده وسط بحران. نه اینفلوئنسر است که با هزل و هجو در آمد داشته باشد. نه توانسته مهارت جدید یاد بگیرد. نه کسی به او نامه رضایت می‌دهد. نه رییس جمهور و وزیر کار در اخبار درباره او صحبت می‌کنند. نه فارغ‌التحصیل چهار دانشگاه مشهور است که  خودش شرکت استارتاپی بزند. و در نهایت هیچکس فکر نخواهد کرد که همین آدم خیلی معمولی با حقوق معمولی و با استعداد معمولی چرخ کشور را چرخانده.

مقصرش کیست؟ هزاران چیز. اقتصاد و فرهنگ  و بی ‌قانونی و ده‌ها سرفصل دیگر. راه‌حلش چیست؟ بگذارید بدجنسانه از ترفند «خبرنگار صرفاً پرسشگر است» استفاده کنم.

راستش من نمی‌دانم نخبگانی که مدام در حال مهاجرتند چه نیازهایی دارند که اقتصاد کشور و فرهنگ سازمانی نهادهای بزرگ برطرفش نمی‌کند. اما من صدها جوان می‌شناسم که بدیهی‌ترین حقوق انسانی‌شان رعایت نمی‌شود. آن‌ها متهم به تنبلی، کم کاری، غرغرو بودن، نداشتن تاب آوری هستند و بار بحران اقتصادی شرکت‌ها بر گردن آن‌هاست: « بدون هدف‌گزاری کار کن چون کار برای توی غیر نخبه کم است.»

همین دیگر، خواستم بگویم میان این همه مهاجر که کشور را رها می‌کنند خبرنگارانی هستند که خبرگزاری‌ها پولشان را نداده‌اند، آرایشگاه‌ها پولشان را نداده‌اند، کلینیک‌ها و موبایل‌فروشی‌ها از آن‌ها سفته‌های کلان گرفته‌اند و تا کنون آن‌ها یک قرارداد در زندگی‌شان امضا نکرده‌اند. آن‌ها می‌روند، شغل‌های بهتر پیدا می‌کنند، احساس بدی نسبت به کم‌هوشی خود ندارند، زندگی را ادامه می‌دهند و صدالبته هیچ‌کسی برایش مهم نیست که آدم‌های معمولی کشور را ترک کرده‌اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

عضویت در خبرنامه

با ثبت‌نام در خبرنامه، آخرین مطالب سایت را در ایمیل خود دریافت کنید.
بحران نخبه نبودن در ایران جدی است!
در «اچ.آر مدیا» بخوانید
بحران نخبه نبودن در ایران جدی است!
در «اچ.آر مدیا» بخوانید
بحران نخبه نبودن در ایران جدی است!
در «اچ.آر مدیا» بخوانید
بحران نخبه نبودن در ایران جدی است!
در «اچ.آر مدیا» بخوانید
بحران نخبه نبودن در ایران جدی است!
در «اچ.آر مدیا» بخوانید
بحران نخبه نبودن در ایران جدی است!
در «اچ.آر مدیا» بخوانید
بحران نخبه نبودن در ایران جدی است!
در «اچ.آر مدیا» بخوانید
بحران نخبه نبودن در ایران جدی است!
در «اچ.آر مدیا» بخوانید
بحران نخبه نبودن در ایران جدی است!
در «اچ.آر مدیا» بخوانید
بحران نخبه نبودن در ایران جدی است!
در «اچ.آر مدیا» بخوانید

یادداشت

بحران نخبه نبودن در ایران جدی است!
در «اچ.آر مدیا» بخوانید
www.iranhrmedia.com